آخرین اخبار :
کد خبر : 17613 یکشنبه 17 شهريور 1398 فرهنگ

خانه ای به وسعت ایمان

گزارشی از خانه موزه معرق قرآنی حاج علیرضا رضایی کلانتری در شهر کیاسر

گزارشی از خانه موزه معرق قرآنی حاج علیرضا رضایی کلانتری در شهر کیاسر؛
خانه‌ای به وسعت ایمان
*حسین برزگر ولیک چالی
گعده‌ای رسانه‌ای

به دعوت دوست چندین ساله‌ام«سیدروح الله شجاعی کیاسری» طراح گرافیست و صفحه‌آرای نشریات مازندران و به همراه «مهندس ذبیح‌اله کاردگر بالادهی» مدیر پایگاه رسانه‌ای«خبرِمازندران» که در فضای رسانه‌ای همکاری نزدیکی با این دو عزیز دارم در ششمین روز ماه محرم ۱۴۴۰هجری قمری مصادف با جمعه ۱۵شهریور ۱۳۹۸عازم شهر کیاسر مرکز بخش چهاردانگه شهرستان ساری شدیم. جالب است که بومیان چهاردانگه ساری و برخی از اهالی شهر کیاسر خبر ندارند که روستایی به همین نام در بخش یانه‌سر شهرستان بهشهر وجود دارد!

 

کیاسر قدمتی تاریخی دارد و از چند محله و تیره و طایفه تشکیل‌شده است. مردمان آیینی و با صبغه مذهبی که در پاسداشت شعایر دینی و مناسک مذهبی بسیار پایبند، ملتزم و وفادار هستند که اوج این اعتقادو باور در اجرای مراسم «پلاخوار» در روز محرم جلوه‌گر می‌شود. کیاسر را با برخی از فرهیختگان و فرزانگان عرصه علم، دین، ادب و هنر می‌شناسند. 

 


دیدار با هنرمندی معناگرا

از طریق رسانه‌ها در جریان قرار گرفتم که 28 اردیبهشت 98 خانه موزه معرق قرآنی «حاج علیرضا رضایی کلانتری»به‌عنوان اولین موزه بخش خصوصی شهر کیاسردر بخش چهاردانگه ساری هم‌زمان با روز جهانی موزه مورد بهره‌برداری قرار گرفت. دوستمان که خودش کیاسری است در تماس تلفنی با دختر حاج علیرضا، زمینه بازدید از این خانه موزه و دیدار یک‌ساعته با این هنرمند معناگرا را فراهم می‌سازد. 
ورودی کوچه منتهی به خانه و موزه تابلویی نصب شده بود و همین‌طورسر درب منزل. خانه‌ای که قدمت آن به 120 سال قبل می‌رسد و مربوط به اواخر قاجار است. در دوطبقه احداث شده و از گذشته‌های دور پدر حاج علیرضا در این نقطه پیشه‌وری می‌کرد و مغازه‌دار بود که همه‌جور اجناسی را می‌فروخت.

 

شاگرد مغازه‌ای که استاد معرق شد
حاج علیرضا هم در کنار پدر بود و از همان دوران جوانی باکمان اره روی تکه‌ها و سطوح چوب معرق‌کاری می‌کرد تا اینکه آتشی در درونش شعله‌ور شد که ادعیه و اذکار را به‌صورت معرق درآورد و بر سقف منازل و اتاق‌های خانه پدری بچسباند. 

خودش می‌گوید که از هجده‌سالگی کارش را شروع کرده اما به‌صورت جدی 30 سال طول کشید تا این اذکار و ادعیه بر روی سقف اتاق‌ها قرار گیرد. کاری به‌غایت زیبا، هنرمندانه و آزروی عشق، علاقه؛ صبوری؛ ایمان و عقیده محکم. 

 

هنرمندان معرق‌کاری که حیرت‌زده‌شدند!
حاج علیرضا رضایی کلانتری از پدر اصالت تویه‌درواری دارد اما مادرش کیاسری است. در حین گفت‌وگوی ما با این هنرمند که اکنون در سن 74 سالگی قرار دارد، سه تن از بانوان هنرمند معرق‌کار و هنردوست وارد خانه شدند و مبهوت و مفتون این همه زیبایی‌! حاج علیرضا از چرایی و چگونگی گرایش به این کار می‌گوید: «من در مغازه پدرم که پایین خانه بود کار می‌کردم. 18 سال داشتم. از همان زمان با اره کمانی که در مغازه بود شکل «الله» را برش می‌کردم. حاج علیرضا می گوید:"من فکر می کردم که پدرم  با این کار دعوا می کنند  ولی وقتی پدرم متوجه شدند کارم ارزشمند است تشویقم کرد واین تشویق باعث شد که کارم را ادامه بدهم."  و می‌گفت: بدون وضو کار نکن و همواره  ذکر بگو. »

 

مردی که عاشق اهل‌بیت است
حاج علیرضا ادامه می‌دهد:«بعد از ذکر الله،دعای صدبند جوشن کبیر را شروع کردم. چهار بندش را انجام دادم که به علت بیماری پدر برای چندسالی پیشرفت کار متوقف شد؛ اما دوباره شروع کردم. چه زمانی که در ساری بودم و چه هنگامی‌که به شهر کیاسرمی‌آمدم باعلاقه و عشق فراوان کارم را ادامه دادم. ما در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدیم. جلسات مذهبی و قرائت قرآن در منزل پدرمان برگزار می‌شد. عاشق اهل‌بیت (ع) بودیم. این عشق ابدی است.»

سقفی که مزین به‌نام جلاله پروردگار است
حاج علیرضا درباره مصالح به‌کاررفته درمعرق‌کاری خانه‌اش می‌گوید: «چوب به‌کار رفته از جنس «نرات» است که من آن‌ها را از ساری تهیه می‌کردم. خانه‌مان دوطبقه است. طبقه بالا دارای چهار اتاق و یک سالن بزرگ است. طبقه پایین هم شش اتاق دارد. دعای مجیر را از اتاق‌های پایین شروع کردم تا رسید به سقف پله و راهرو طبقه بالا. سالن بالا با ادعیه کمیل، توسل ودو اتاق سمت راست پایین دعای توسل خواجه نصیر و دو اتاق دیگر حیاط سمت چپ دعای سمات معرق‌کاری شد. 

بر درب بالکن هم دعای از علامه حسن‌زاده آملی کار شد. بسم‌الله الرحمن الرحیم هم به شکل‌هایی چون پروانه، گنجشک، لک‌لک و گلابی کار شد. روی دو تا درب هم به‌صورت اسلیمی کار انجام شد.»

با نظر خاص ائمه‌اطهار شفا یافتم
حاج علیرضا می‌گوید: «بعدها با اره‌برقی کار می‌کردم. اصلاً از کارم خسته نمی‌شدم. تانیمه‌های شب هم کار می‌کردم. باور دارم که اگر عاشقانه کار کنیم این معشوق مارا به سمت خودش می‌کشد. فقط نیروی آسمانی و عشق الهی بود که به من نیرو می‌بخشید. من مدتی بیماری سختی گرفته بودم اما به لطف الهی و دعای عزیزان و با توسل به قرآن وائمه اطهار (ع) شفا یافتم و همین هم باعث شدکه کارم را با جدیت دنبال کنم. حالا فارغ‌البال و خوشحال هستم که خانه‌ام که قدمت 120 ساله دارد به ذکر ادعیه و آیات الهی منقش شد. ما همه مخلوق آن خالق مهربان هستیم و به‌سوی او بر می‌گردیم.»

درب خانه به روی همه باز است
وی درباره چگونگی تبدیل‌شدن خانه او به خانه موزه می‌گوید:«بنا نداشتم که این اتفاق بیفتد چون‌که به خاطر دلم کار کردم اما فکر کردم که با تبدیل‌شدن این خانه به موزه، بخشی از میراث معنوی و فرهنگی این منطقه به مخاطبین شناسانده می‌شود و براین اساس بود که بافراهم شدن مقدمات کار هم‌زمان باروز جهانی موزه این اتفاق در اردیبهشت 98 رقم خورد. درب خانه به روی همه باز است. تاکنون گردشگران داخلی از اقصی نقاط میهن اسلامی و همین‌طور از خارج کشور از کشورهایی مانند فرانسه، عمان، تاجیکستان و ایالات‌متحده از این خانه موزه دیدن کردند. امیدوارم با برنامه‌ریزی و حمایت مسئولان این خانه موزه بیشتر شناسانده شوند تا گوشه‌هایی از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی شهر کیاسر به‌خصوص در حوزه دینی و بناهای تاریخی معرفی شوند. 
من سی‌سال با صد بند زندگی کردم و این میراث را به نسل‌های آینده می‌سپارم تا خوب مراقبت و مواظبت کنند.» او از همسرش به خاطر همراهی و همکاری در این سی سال کار مداوم وسخت، قدردانی می‌کند. ویژگی منحصر‌به‌فرد این مکان فرهنگی آن را نسبت به موارد مشابه متمایز کرده است.
اگر گذرتان به شهر کیاسر افتاد تماشای این مکان دیدنی را از دست ندهید.

چطور به کیاسر می رسید؟
برای رسیدن به کیاسر راه دسترسی نسبتا مناسبی وجود دارد، از جنوب شهر ساری به سمنان که راه می‌افتید  بعد از گذر از طولانی‌ترین جاده جنگلی ایران به شهر قدیمی کیاسر می‌رسید. سراع محله آهنگرخیل را بگیرید، به این محله که برسید خانه حاج علیرضا خودش را به شما نشان خواهد داد.
ترمینال سواری هم در بلوار کشاورز ساری و هم در شهر کیاسر آماده سرویس‌دهی به شماست.

 

افزودن دیدگاه

دیدگاه ها